رشد بی سابقه ای اخوانیت و تهدید جدی علیه توده ها:
اخوانیت یا اخوان المسلمین:
اخوان المسلمین یکی از بزرگترین جنبش اسلامی است که در سال 1928 میلادی بعد از پیروزی انقلاب اکتوبر به رهبری طبقه کارگر در شوروی و برای مبارزه علیه نفوذ مارکسیزم در کشور های اسلامی به رهبری حسن البنا به همکاری کشور های غربی وبخصوص امپریالیزم امریکا ایجاد گردید. این حزب بعنوان قدیمی ترین حزب اسلامی در یک قرن آخیر بشمار می رود که بزودی در اکثر کشور های اسلامی و خاور میانه گسترش یافت. اخوان المسلمین در ابتدا بخاطر مبارزه علیه نفوذ طبقه کارگر مشخصآ کمونیزم ایجاد گردید اما در جریان جنگ های اعراب با اسراییل این گروه به یک نیروی برجسته علیه متحد اصلی غرب (اسراییل) مبدل گشت. سپس بخاطر مبارزه اش علیه اسراییل از سوی دولت ملک فاروق سرکوب ومنحل گردید و تعدادی کثیری از کادر و پرسونل این حزب دستگیر و اعدام گردیدند.
بعداز ترور حسن البنا رهبر حزب، به مرور زمان تحولی بزرگ در جنبش اخوان المسلمین صورت می گیرد. این حزب باتغیر سیاست ها و فشار های بیرونی و درونی مجبور می شود در مسیری مطابق به منافع غرب و کشور های تحت سلطه غرب یعنی مصر و خاورمیانه قدم بردارد. این حزب در ابتدا برای مبارزه علیه سلطه ای بیرونی مصر که عبارت از مارکسیسزم باشد ایجاد گردید و تودهای میلیونی را در مسیری مطابق به منافع اربابان به حرکت درآورد. بعد از پیروزی انقلاب اکتبر و انقلات چین برهبری پرولتاریا مبارزات این حزب از سرزمین مصر به بیرون راه یافته و اهسته آهسته نه تنها در کشور های عربی بلکه در اکثر کشور ها، از جمله افغانستان گسترش یافت. هدف از گسترش این حزب در ساییر کشور های عربی به معنایی مبارزه علیه اندیشه مارکسیزم و جلوگیری توده ها از رو اوردن به اندیشه مارکسیسزم بود.
مبارزه امپریالیزم غرب برعلیه کمونیزم از طریق اخوان
مبارزه غیراصولی امپریالیزم در برابر طبقه کارگر یا پرولتاریا یکی از عوامل رشد اخوانیت در جهان اسلام و ساییر کشور های منطقه است. در دورانیکه طبقه کارگر واحزاب کمونیستی تحت رهبری کارگران با رشد چشمگیری تکامل می کرد، طبقه کارگر از طریق حزب کمونیست هر روز به پیروزی های بزرگ دست میافتند و قدرت های ارتجاعی و کاپیتالیستی را در اکثر کشورها سرنگون می کردند. چنانچه انقلاب اکتبر در شوروی و انقلاب بزرگ پرولتاریا در چین باعث گردید تا امپریالیزم غرب به رهبری قصر سفید علنآ مبارزه را علیه توده های جهان اغاز نموده، ادارات ضد مارکسیستی و کمونیستی را در اکثر کشور ها مطابق به فرهنگ مردم و اوضاع و احوال کشور ها ایجاد نمود و علنآ توده ها را از طریق تزریق اندیشه اسلامیزم اخوانی برعلیه طبقه کارگر در کشور های اسلامی مسلح نموده و به جنگ کمونیزم فرستاد.
امپریالیزم غرب در کل و امپریالیزم آمریکاه بخصوص نه تنها از طریق این پروسه کشور های جهان را از کمونیستی شدن حتمی به دور نگهداشت بلکه از نزدیک شدن کمونیزم به سرحدات شان به شیوه ای زیرکانه جلوگیری نمودند. وتمام انقلابیون و توده های فعال تمام جهان را در کل وجهان غرب را بخصوص ازروند تکامل و پیشرفت در مسیر سوسیالیست شدن تا رسیدن به کمونیزم جلوگیری نمود. بعد از وفات استالین وشکست کمونیزم در شوروی متعاقبآ وفات مائوتسه دون و شکست انقلاب چین بوسیله ای رویزیونیزم چینی، پروسه ای پیشرفت کمونیزم و تسخیر کشور ها بوسیله ای طبقه کارگر به یک رویا تبدیل گردید و تمام آرزوی طبقه کارگر و توده های جهان به خاک یکسان شد. این شکست های بزرگ در شرق، پیروزی بزرگ برای غرب بود.
کشور های غربی امپریالیستی با شکست کمونیزم در شرق بازهم از ادامه مبارزه و سرکوب توده ها و کارگران باز نیستاد و برای اینکه توده های میلیاردی و کارگران جهان را از کمونیزم بدور نگهدارند، در اکثر نقاط جهان مطابق به شرایط همان کشور سرمایه گزاری نموده و یا از طریق دخالت و تجاوز نظامی تلاش نمود تا این اندیشه را در رگ رگ توده بخشکاند. چنانچه در جهان اسلام روی اسلامیزم اخوانی سرمایه گزاری عظیمی انجام داد و گروهی القاعده در کشور های عربی و ساییر گروهای تندور اسلامی را در اکثر مناطق جهان ایجاد نمود. توده ها و کارگران را برعیله توده ها و طبقه کارگر مسلح نموده به جنگ علیه هم فرستاد، چنانچه تا بحال این سرمایه گزاری ها بشکلی در اکثر کشور های جهان وبخصوص افغانستان ادامه داشته است.
ایجاد القاعده از درون اخوان المسلمین:
تنش ها و مبارزات دو بلوک علیه هم (شرق و غرب) قدرت گیری سوسیال امپریالیست های روسی و افگار اشغالگرانه ای این بلوک و پیشروی بسوی آب های گرم و اقیانوس هند، و هم چنان سقوط امپریالیزم امریکا از ویتنام به همکاری بلوک شرق(شوروی) باعث شد تا امپریالیزم غرب بیشتر روی گروه های افراطی مسلمان سرمایه گزاری نمایید و گروه های اسلامی متعدد را در کنار سازمان های استخباراتی کشور های منطقه حمایت مالی و نظامی نمایید. امپریالیزم غرب بخاطر ترس از گسترش و رو آوردن توده ها به مارکسیسزم واقعی از یک طرف و مبارزه علیه بلوک شرق (سوسیال امپریالیزم شوروی ) از طرف دیگر مجبور می گردد، از یک گروهی تندرو اسلامی اخوان چندین اخوان دیگر را در ساییر کشور های جهان از جمله خاور میانه، جنوب آسیا و آسیایی میانه ایجاد نمایید.
از طرف دیگر امپریالیزم امریکا بهمکاری کشور های دیگر غربی برای مبارزه علیه سوسیال امپریالیزم شوروی اولین گام ها را در جهت ایجاد گروهی تندرو اسلامی القاعده برداشت. وگروهی القاعده را بحمایت مالی خویش از داخل اخوان المسلمین ایجاد نمود و رهبری آنرا بدست یک میلیونر عربستانی یمن الاصل بنام اسامه بن الادن سپرد. القاعده از همان ابتدای تولد و ایجاد حمایت طیف گسترده ای از مردم خاور میانه را بدست آورد و بزودی در کشور های خاور میانه از جایگاهی بالا برخوردار گردید. چنانچه در سرتاسر کشور های اسلامی خاورمیانه به نفع القاعده تبلیغات سود مندی صورت می گرفت. ملاها وپیش نمازان در تمام مساجد سرتاسر کشور های عربی به حمایت این گروه سخن رانی می کردند وبرای رشد و ترقی این گروه از تمام مردم پول جمع اوری نموده و جوانان را بخاطر پیوستن به این گروه تشویق می کردند. وبرای جهاد به کشور های دیگر می فرستادند.
کمک های مالی کشور های عربی نیز در قبال این گروه برجسته بود، گرچند حمایت مالی و نظامی امپریالیزم امریکا را بصورت اساسی بهمرا داشت، اما در آواخر بیشترین حمایت مالی از سوی مردم و کشور های عربی صورت می گرفت، حتا بخشی از درآمد مکه و مدینه نیز به این گروه پرداخت می گردید و هم چنان می گردد. از طرف دیگر مبارزه و جنگ های سی ساله ای این گروه در افغانستان و شکست سوسیال امپریالیزم شوروی یکی از پیروزی های اولی این گروه بود، که به رهبری امپریالیزم امریکا انجام می پذیرفت. شکست سوسیال امپریالیزم شوروی چه در افغانستان و چه در خارج از افغانستان بزرگترین پیروزی امپریالیزم غرب بود. که بوسیله ای گروهی القاعده و بعضی گروه های اخوانی دیگر انجام پذیرفته بود.
اخوان المسلمین و گروه های اخوانی در افغانستان:
اخوانی های افغانستان یا گروهای اسلامی گذشته و حال افغانستان بنحوی ریشه در اخوان المسلمین مصر دارد، گرچند مشخص گروهی اسلامی تحت نام اخوان المسلمین در افغانستان وجود ندارد اما همه احزاب اسلامی افغانستان دارای وجه مشترک زیادی با اخوان المسلمین مصر میباشند. در حقیقت احزاب مرتجع جهادی افغانستان همه و همه محصول بخشی از پروژه مبارزه امپریالیزم غرب برعلیه بلوک شرق یعنی سوسیال امپریالیزم شوروی و جستجوی منافع اقتصادی و منطقه ای اش در منطقه بود، این احزاب بیشتر در دهه 50 در زمان حضور سنگین نیروهای متجاوز شوروی در افغانستان از سوی امپریالیزم امریکا به همکاری اخوان المسلمین عربی و سازمان استخباراتی پاکستان ایجاد گردیده است.
بسیاری از گروههای جهادی مرتجع افغانستانی مانند حزب اسلامی ، جمعیت اسلامی ، اتحاد اسلامی ، شبکه حقانی وطالبان عبارت از گروهای بین المللی اخوان است که به صورت مستقیم در شبکه اخوان بین المللی متصل میباشد. در واقع این گروهها همان اهداف اخوان المسلمین را بشکلی ناسیونالیستی به پیش می برند و برای رشد افراط گرایی اسلامی تلاش می کنند. گرچند این احزاب در عمل تفاوت بسی برجسته را نسبت به همدیگر دارند اما بصورت اساسی و ریشه ای همه شبیه هم اند. گروههای مرتجع جهادی قبل از جنایت های گسترده در افغانستان و جنگ های خانمانسوز ارتجاعی وسگ جنگی های جهادی در افغانستان همه اهدافی واحدی را دنبال می کردند. وآن مبارزه در راستایی منافع باداران امپریالیستی اش بود.
از سوی دیگر جنایت کاران جهادی و طالبی در ابتدا برای اخراج نیروهای متجاوز شوروی ودر نهایت برای سرنگونی رژیم دست نشانده سوسیال امپریالیزم شوروی از سوی امپریالیزم غرب به همکاری سازمان استخباراتی پاکستان راه اندازی و حمایت گردید. اما بعد از خروج نیروهای متجاوز شوروی وسقوط رژیم دست نشانده اش، اخوانی های افغانستان و گروه های جهادی دیگر مانند چنبش ملی ، حزب وحدت ، حرکت اسلامی برجان هم افتادند از کشته های مردم بیگناه پشته ها ساختند. تنها در شهر کابل بیش از دهها هزار نفر را به قتل رساندند و در نهایت بعد از جهاد پیگیر علیه هم کشور را به دهها کشور غربی واگزار نمودند که این همه جنایت و کشتار و درنهایت سرازیر ساختن بیشتر از صد هزار ارتش کشور های امپریالیستی غربی به کشور، به بخشی از پروژه امپریالیزم و اسلامیزم نایل آمدند.
نقش اخوان المسلمین در بهار عربی و بحران کنونی سوریه:
کشور های خاور میانه و بعضی کشور های افریقایی برای دهها سال توسط حکومت های مستبد و دیکتاتور که همه تقریبآ دست نشاندگان کشور های بیگانه بودند اداره می شدند. و توده های این کشورها سال ها بود تحت ستم قرار داشتند و زندگی جهنمی را سپری می نمودند. بعد از دهها سال در اثر نیروی خود جوش و مردمی بعضی حکومت های خاورمیانه سقوط داده شد و قدرت بدون سروصدا به چنگال دیکتاتور های اسلامی اخوان المسلمین قرار گرفت. گرچند این خیزش مردمی بدون سروصدا انجام نپذیرفت، بر اثر جان فشانی ، تلاش و مبارزه تعدادی از مردم تحویل قدرت انجام پذیرفت حتا بعضی قدرت ها در اثر مبارزات مردمی سقود نکرده و برای ادامه حکمروایی پافشاری نمودند ودرنهایت از سوی اشغالگران غربی سقوط داده شده و یا در حالت سقوط قرار دارند.
اخوان المسلمین در سقوط حکومت های ارتجاعی و دیکتاتوری در کشور های لیبی ، تونس و مصر کمترین نقش را بازی کردند، اما پس از سقوط حکومت های دیکتاتور، حاکمیت را بدون مبارزه و جانفشانی طولانی صاحب شدند. گرچند مبارزه اخوان المسلمین از سال های ایجاد تا کنون در مصر برجسته بوده و سالهای زیادی را تا رسیدن به قدرت انتظار کشیدند و تعدادی از رهبران و پرسونل حزبی را از طریق ترور اعدام از دست دادند اما در نهایت قدرت را به آسانی تصاحب گردیدند. ممکن است اکثریت مردم از این تغیر و تحول در کشور شان راضی باشند و از قدرت یافتن اخوان المسلمین خرسند، اما در حقیقت توده ها از زیر نودان برخواسته به زیر قطره های آب نشسته اند. دیکتاتوران کنونی شرایط زندگی توده ها را بدتر از دیکتاتوران قدیمی خواهند ساخت که یقینآ این وضعیت را بزودی با گوشت استخوان حس خواهند کرد.
از سوی دیگر نیروهای مسلح مخالف رژیم اسد که ظاهرآ بنام نیروهای آزاد سوریه شناخته می شوند نیز از سوی اخوان المسلمین رهبری می شوند و این حزب در بحران کنونی سوریه نقش برجسته ای دارد. نیروهای مخالف بشار اسد که فعلآ بخشی از اخوان المسلمین میباشد، حمایت گسترده دولت های امپریالیستی غربی را بهمراه دارند در کنار حمایت کشور های غربی، از حمایت گسترده شبکه بین المللی اخوان و کشور های همسایه نیز برخوردار میباشند. چنانچه شبکه های اخوان در سرتاسر جهان برای تبلیغ و ارسال کمک های انسانی و مالی به مخالفان رژیم اسد شب و روز تلاش می کنند. شکست مخالفان رژیم اسد از بخش های از سوریه و تسخیر شهر قیصر از سوی رژیم به همکاری حزب الله باعث شد تا اخوان بین المللی به همکاری مالی کشور های غربی امپریالیستی و از طریق دفاتر یا شعبه های موجوده این شبکه در سراسر جهان به جلب جذب نیروی انسانی پرداخته وبعد از تربیه به جنگ سوریه فرستادند، که تا حال صدها نفر در این قاره تربیه شده و به سوریه فرستاده شده اند، چنانچه دستگیری شبکه جذب و اعزام پیکارجو به سوریه توسط پولیس اسپانیا ثبوت این مدعا است.
علاوتآ این جلب وجذب تنها شامل اخوان بین المللی نمی گردد بلکه گروهای افراطی شیعه نیز در حمایت از رژیم اسد پیکارجو می فرستند. برعلاوه اخوانی ها نیز تعدادی از زنان را نیز با این انگیزه تربیه و به سوریه فرستاده اند، چنانچه روزنامه دیالی میل چاپ انگلیس گزارشی را بچاپ رسانده که نشان می دهد دهها زن تونسی تربیه شده ای اخوان برای جهاد وارد سوریه شده اند. معلوم نیست که این زنان چگونه جهاد می کنند، گرچند دیالی میل در گزارش خود آورده که این زنان بخاطر رفع نیازمندی جنسی جنگجویان مخالف رژیم اسد یا همان افراط گرایان سنی سوری به سوریه رفته اند. اما به نظر می رسد چنین چیزی امکان پذیر نیست در حقیقت این زنان بخاطر رفع نیازمندی جنسی افراط گرایان سنی وارد سوریه نشده بلکه پیکار جویان زن اخوانی اند که برای تربیه زنان سوری مخالف رژیم اسد وارد سوریه شده، تا بتوانند صدها زن جوان سوری را در صف جهادیان سوری قرار بدهند.
ازطرف دیگر جنگجویان افراطی سوری مخالف رژیم نیاز به زنانی خارجی ندارند که وسیله ای رفع نیازمندی جنسی شان گردند، زیرا در جریان تجاوز و جنگ های خانمانسوز ارتجاعی در داخل سوریه، بیشترین جنایات تجاوز جنسی است که نیروهای جهادی بالای زنان دشمن انجام می دهند. آنعده از زنانی که نتوانند از منطقه درگیری فرار نمایند یقینآ مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند. چنانچه جنایت و تجاوز جنسی جنایت کاران جهادی افغانستان در چندین دهه ثبوت این ادعااست. جنایت کاران جهادی و طالبی افغانستان در دوران جنگ های داخلی وبخصوص جنگ های خانمانسوز در شهر های بزرگ کشور خصوصآ کابل، از تجاوزات جنسی بصورت گسترده استفاده کردند و هزارن زن را مورد تجاوز جنسی قرار دادند.
حرف اخر
اخوانی ها یا اخوان المسلمین نه تنها در کشور های عربی صاحب قدرت و فعال اند، بلکه در سرتاسر جهان مصروف تبلیغ و ترویج این اندیشه اند و هم چنان در حوادث بهار عربی و رشد چشمگیر این مکتب در خاورمیانه و شمال شرق افریقا بعد از بهار عربی و قدرت گیری این گروه در اکثر کشور های خاور میانه به شمول ترکیه ، پاکستان وافغانستان افراط گرایان سلفی توانسته اند موفقیت های بیشماری بدست بیاورند، چنانچه این پیروزی بزرگ و قدرت گیری این گروههای افراطی در طول تاریخ اسلام یعنی بعد از پیغمبر، از خیر سر امپریالیزم غرب در شرایط کنونی دوران درخشانی را میپیمایند. این شبکه در آغازین قرن بیست یکم بیشتر از همه دوران دیگر رشد کرده و قدرت را در اکثر کشور های منطقه تصاحب شده اند. در شرایط کنونی در کشور های مانند عربستان ، مصر ، ترکیه ، تونس ، لیبیا وغیره بالای توده های میلیونی حکمروایی می کنند، در گذشته هراز گاهی این شبکه بوسیله ای طبقات حاکمه سرکوب می شدند و از رشد آنان جلوگیری به عمل میامد. اما اکنون دیگر آن سیستم های ستمگر وجود ندارد و این گروه بیشتر از پیش رشد خواهند کرد و روی زمین را جهنمی برای همه توده ها مبدل خواهند ساخت.
از سوی دیگر در نیم قرن آخیر این گروه به آله بازیچه برای کشورهای قدرتمند مخصوصآ امپریالیزم امریکا مبدل شده و در جهت منافع امپریالیزم جنایات می کنند. اگر جنایت القاعده را که بخشی از اخوان است تنها در یک دهه به برسی بیگیریم، چنان تکاندهنده است که همه بدن مان به لرزه در میایید. کشتن انسان ها برای ادامه دهندگان این گروه به یک امر عادی مبدل شده است. برعلاوه جنایت اخوانی های افغانی را در جریان سگ جنگی های جهادی و هم چنین جنگ خانمانسوز کنونی سوریه وغیره را بررسی کنیم، انسانیت زیر سوال می رود.
در شرایط فعلی بحران سوریه اخوانی های عربستان ، مصر ، ترکیه از یکطرف و ایران، لبنان در تقابل از طرف دیگر بیشترین نقش را بازی می کنند. ترکیه، مصر و عربستان مخالفان سوریه را از تن و جان حمایت می کنند برعلاوه همکاری گسترده کشور های غربی را نیز در قبال خویش دارند. اما در تقابل رژیم سوریه بوسیله ای ایران، روسیه ،چین ولبنان حمایت می شود. چنانچه رژیم اسد توانسته تاحال حاکمیت اش را در بخش های از سوریه به همکاری این کشورها حفظ نمایید و مخالفانش را در اکثر مناطق سوریه سرکوب نمایید، مخصوصآ اشغال شهر قیصر و کنترول داشتن بر این شهر یکی از بزرگترین موفقیت های رژیم بشمار می رود. مهمتر از همه سوریه کنونی ، افغانستان قبلی است که دولت بوسیله ای بلوک شرق یعنی سوسیال امپریالیزم روسیه و چین و متحدین مرتجع شان حمایت می شود و نیروهای جهادی اش بوسیله ای امپریالیزم غرب و مرتجعین خاورمیانه حمایت می گردد.
علاوتآ وقتیکه صحبت از جهاد و جنگ های ارتجاعی در راهی اسلام بمیان میایید، به ارتباط این، تجاوز جنسی بالای زنان بی دفاع یکی از جنایات است که برجسته می گردد. گرچند در طول تاریخ سربازان متجاوز از این وسیله بصورت گسترده استفاده کرده اند اما مجاهدین اسلام در راهی خدا مرتکب بیشترین جنایات جنسی شده اند که از دوران پیغمبر اسلام تا کنون وجود داشته است. چنانچه فاتحان بزرگ اسلام در طول تاریخ نیروی جوان و جنگی را از دم تیغ می کشیدند و اطفال ومردان دیگر را بصورت برده و زنان را منحیث برده جنسی با خود می بردند ویا تجاوز جنسی مینمودند.
توده ها هیچ راهی دیگر جز گزینیش راهی مقاومت عادلانه علیه امپریالیزم و ارتجاع ندارد
بپا خیزید و بساط همه امپریالیست ها و مرتجعین منطقه ای شان را برچینید
به پیش در راهی بر پایی مقاومت عادلانه خلق
برای کسب آزادی به پا خیزید